حجاب1

مساله حجاب یکی از مسائل بحث برانگیز است.چرا که صرف نظر از آنچه به شناخت مصادیق ودرک شرایط زمان مربوط می شود مسائل کلی اسلام نیز به درستی بیان ودرک نشده است.این امر موجب ایجاد این توهم شده که در دین،به بانوان ظلم شده است.سعی ما براین است که با بحث نمودن درباره فلسفه حجاب و رفع توهمات پیش آمده در این زمینه بتوانیم ارزش واقعی زن و حجابش را به او بشناسانیم.

پروردگار جهانیان انسان را خلق نمود و وجود او را منظم ومتعادل کرد و سپس اندازه گیری و هدایت نمود:"الذی خلق فسوی*والذی قدر فهدی"(اعلی/۲و۳).برنامه هدایت انسان متناسب با ساختار وجود(=فطرت) او است.فطرتی که تغییر ناپذیر است ودر همه افراد عمومیت دارد.این دین وبرنامه هدایت انسان،اسلام نام دارد که شامل سه بخش عقاید،اخلاق و احکام است.مساله حجاب با هرسه بخش اسلام در ارتباط است.به عقاید مربوط است چرا که اگر زمینه های عقیدتی احکام بیان نشود نوعا افراد رغبتی برای عمل نمودن به آن نخواهند داشت.به اخلاق ربط دارد چون علاوه بر پوشش ظاهری،یک سری مسائل رفتاری مانند نحوه نشست وبرخاست وطرز صحبت کردن و درونیات افراد را در بر می گیرد وارتباط آن با احکام نیز روشن است.

به این نکته توجه داریم که هرچند ان چیزی که انسانیت هرکسی را رقم می زند روح اوست و روح هم زن و مردی وجنسیت ندارد، اما زن ومرد دارای تفاوت های جسمی هستند و چون جسم بر روح اثر می گذارد، موجب تفاوت های روحی وروانی در زن ومرد می شود.این تفاوت ها باید در ارائه قانون برای ایشان در نظر گرفته شود.

پس از این مقدمه کوتاه وقبل از بیان کردن فلسفه حجاب ذکر یک واقعیت درباره انسان ضروری است.اگر به انسان وساختار وجودی او نیم نگاهی بیندازیم به راحتی در می یابیم که از جمله نیرومندترین، بزرگترین وبرترین نیروهای او، غریزه جنسی است.میلی نیرومند که نیازی به فعال شدن ندارد ومانند جریان عظیم رودخانه ای است که در بالای آبشاری، پشت یک سد قرار دارد وکافی است دریچه های سد باز شوند تا خود به خود جریان پیدا کند.نگاهی به جنگ ها وعصیان های تاریخ بشر نشان می دهد که انسان در هیچ زمینه ای به این اندازه آسیب پذیر نیست.اندیشمندان با توجه به این نکته  همیشه سعی کرده اند تا با ارائه نظریات مختلف،از این نیروی عظیم استفاده صحیح کنند واز آسیب های آن در امان باشند.گروهی چون بودا، مانی وتولستوی گفته اند که بشر برای رسیدن به آرامش وکمال باید به کلی این میل را از بین ببرد وبرخی مانند فروید،بر این عقیده اند که بازگشایی سدها واجازه پیشروی دادن به این میل سبب کاهش ارتکاب جرم و جنایت در جامعه می شود.اسلام،از انجا که به دور از افراط وتفریط است ، راه حل را استفاده از پوشش معرفی می کند.حجاب اولین نشانه و اولین مظهر بندگی خدا است ـالبته نه مظهر همه جهات بندگی ـ(از نظر قرآن اولین چیزی که نماد تفکر واندیشه اسلامی شخص است حجاب و پوشش اس.اخزاب/۵۹)

اولین گامی که زن با برداشتن آن نشان می دهد که در حریم بندگی خدا است،حفظ حجاب است.اصل،بندگی خدا است ودر این مسیر،بین زن ومرد تفاوت هایی وجود دارد ونه برتری یکی بر دیگری.

فلسفه پوشش را می توان در چهار مورد خلاصه نمود:

۱-آرامش روانی

۲-مستحکم نمودن بنیان خانواده

۳-ثبات اجتماع

۴-ارزش واحترام زن (شهید مطهری،فلسفه حجاب)

... .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد